آهای اونایی که هی کوروش،
کوروش می کنید..و میگید دین اسلام مردم مون رو به فلاکت انداخته...
آهای اونایی که هی کوروش،
کوروش می کنید..و میگید دین اسلام جز جنگ و خونریزی چیزی نمیخواد...
آهای اونایی که هی کوروش،
کوروش می کنید..ومیگید...اسلام ..نه!
آره همین شما...تا بحال یبار شده منشور کوروش رو بخونید...؟!
چی از کوروش میدونید؟!
چی از ذوالقرنین میدونید؟!
میدونید ذولقرنین کی بود؟!اسمشو شنیدین؟!فک می کنید اگر کوروش الآن بود میگفت اسلام..نه!!
اسلام بده...اسلام، دین جنگ و خونریزیه...!؟
منشور کوروش
(این داستان کاملا واقعیست)
یه آقایی روی بازوش با خط بابلی یکی از جملات منشور کوروش رو خالکوبی کرده بود نمیدونست معنیش چیه؟!نه تنها نمیدونست بلکه با اون همه ادعاش یبارم منشور کوروش رو نخونده بود...!
آخه به شما هم میگن "پیرو راه کوروش"
کوروش چی میخواست و شما چیکار می کنین...!
بخدا ما مسلمونا که به قول شما دشمن کوروشیم (ولی بخدا عاشق کوروشیم)از شما بیشتر به حرفاش به راهش عمل میکنیم...!
ما هم مثه شما ایرانیم...گذشتمون رو دوست داریم...عاشقـــــشیم...!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
مورخینی که ادعا دارند ذوالقرنین همان کوروش بزرگ است دلایل عمده زیر را مطرح میکنند:
سؤال کنندگان درباره ذوالقرنین از پیامبر طبق روایاتی که در شان نزول آیات آمده یهود بودهاند، و یا قریش به تحریک یهود. و به این داستان پیش از اسلام و در کتاب یهودیان اشاره شده و تعبیر آن پادشاه ماد و فارس ذکر شدهاست. به قسمت داستان ذوالقرنین در عهد عتیق توجه کنید.
در قرن نوزدهم میلادی در نزدیکی استخر در کنار نهر مرغاب مجسمه ای از کوروش کشف شد که تقریباً به قامت یک انسان است، و کوروش را در صورتی نشان میدهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجی به سر دارد که دو شاخ همانند شاخهای قوچ در آن دیده میشود. از تطبیق مندرجـات کتاب مقدس با مشـخصات این مجـسمه این احتمال در نظر این مورخین کاملاً قوت گرفت که نامیدن کوروش به ذو القرنین (صاحب دو شاخ) از چه ریشهای مایه میگرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگی کوروش دارای بالهـایی هـمچون بال عقاب است، و به این ترتیب بر گروهی از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخی ذو القرنین از این طریق کاملاً آشکار شدهاست.
سنگ نوشتههای نقش رستم، منشور حقوق بشر کوروش بزرگ، و مورخین دوران باستان شخصیت و صفاتی از کوروش بیان میکنند که با ذوالقرنین قرآن کاملاً تطابق و سازگاری دارد. سنگ نوشتههای نقش رستم ومنشور حقوق بشر کوروش کاملاً مشهور و شناخته شده هستند به همین دلیل از نقل آنها صرف نظر میکنم و در این نوشتار بیشتر به نظرات مورخین دوره باستان در مورد کوروش کبیر میپردازم:
هردوت مورخ یونانی مینویسد: کوروش فرمان داد تا سپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نکشند، و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند او را نکشند، و لشکر کوروش فرمان او را اطاعت کردند بطوری که توده ملت، مصائب جنگ را احساس نکردند. هرودت در ادامه مینویسند: کورش پادشاهی کریم و سخی و بسیار ملایم و مهـربان بود، و مانند دیگر پادشـاهـان به اندوختن مال حرص نداشت بلکه نسبت به کرم و عطا حریص بود، ستمدیدگان را از عدل و داد برخوردار میساخت و هر چه را متضمن خیر بیشتر بود دوست میداشت.
مورخ دیگر ذی نوفن مینویسد:کوروش پادشـاهی خردمند و مهـربان بود و بزرگی ملوک با فضائل حکما در او جمع بود، همتی فائق و وجـودی غالب داشـت، شـعارش خدمت انسانیت و خوی او بذل عدالت بود، و تواضع و سماحت در وجود او جای کبر و عجب را گرفته بود.
جالب اینکه این مورخان که کوروش را این چنین توصیف کردهاند از تاریخ نویسان بیگانه بودند نه از قوم یا ابناء وطن او، بلکه اهل یونان بودند و میدانیم مردم یونان به نظر دوستی به کوروش نگاه نمیکردند، زیرا با فتح لیدیا به دست کوروش شکست بزرگی برای ملت یونان فراهم گشت.
در تفسیر قرآن ابوالفتح رازی آمده است: خدای تعالی بر زبان بعضی پیغامبران امر کرد پادشاهی را از پادشاهان پارس نام او کورش و او مردی مومن بود. و نیز روایتی است از امام صادق(ع) که از میان پادشاهان دنیا ذوالقرنین و سلیمان (ع) دو مومن بودند که بر زمین حکومت کردند... .
نخستین لشکرکشی کوروش به کشور لیدیا که در قسمت شمال آسیای صغیر قرار داشت صورت گرفت، و این کشور نسبت به مرکز حکومت کوروش جنبه غربی داشت. اگر نقشه ساحل غربی آسیای صغیر را جلو روی خود بگذاریم خواهیم دید که قسمت اعظم ساحل در خلیجـک هـای کوچک غرق میشود، مخصوصا در نزدیکی ازمیر که خلیج صورت چشمهایی به خود میگیرد. قرآن میگوید ذو القرنین در سفر باختریاش احساس کرد خورشید در چشمه گل آلودی فرو میرود. این صحنه همان صحنهای بود که کوروش به هنگام فرورفتن قرص آفتاب (در نظر بیننده) در خلیجکهای ساحلی مشاهده کرد. (بعضی گمان کرده بودند منظور قرآن این است که خورشید در گل و لای غروب میکند!)
دومین لشکرکشی کوروش به جانب خاور بود، چنانکه هردوت میگوید: این هجوم خاوری کوروش پس از فتح لیدیاصورت گرفت، مخصوصا طغیان بعضی از قبایل وحشی بیابانی کوروش را به این حمله واداشت. قرآن لشکرکشی دوم ذوالقرنین را اینطور تشبیه میکند: (حتی اذا بلغ مطلع الشـمس وجـدهـا تطلع علی قوم لم نجـعل لهـم من دونهـا سترا) کهاشـاره به سفر کوروش به منتهای خاور است که مشاهده کرد خورشید بر قومی طلوع میکند که در برابر تابش آن سایبانی ندارند اشاره به اینکه آن قوم بیابانگرد و صحرانورد بودند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
نتیجه
بنابراین نتیجه می گیریم...اصول راه کوروش و دین اسلام باهم هیچ فرقی نداره و فقط اسلام به اون قوانین چند قانون جدید اضافه کرده که برگرفته از پیشرفت فکری مردم در این چند قرنه..و همچین برای اصول قبلی(ایرانیان) قوانینی وضع کرده که بسیار مترقی تر و پیشرفته ترن تا در دادگاه ها و قضاوات مشکلی پیش نیاد... باور کنید دین اسلام مارو از فرهنگ پیشین ایرانیمون جدا نکرده...این خودمون و (...برای جلوگیری از ف.ی.ل.ت.ر شدن) که این بلا رو سرمون آورده...!! منبع:کلبه آرزوها +یه قمقمه دریا |
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ♡ مثبت ها ♡ و آدرس mosbataye-bahejab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.